سازماندهی حزبی در اوضاع انقلابی

  • Written by:

مصاحبه انترناسيونال با شهلا دانشفر دبير كميته سازمانده حرب، مهر 88

كاظم نيكخواه: شهلا دانشفر شما مسئول كميته سازمانده حزب كمونيست كارگري در داخل ايران هستيد. ميخواهم براي آشنا شدن خوانندگان انترناسيونال با اين عرصه از كار سوالاتي را با شما در ميان بگذارم. اولين سوال اين است كه بطور كلي شما چه نوع سازماني در داخل ايران داريد؟ چگونه فعالين و اعضاي و دوستداران حزب را سازماندهي ميكنيد؟

شهلا دانشفر: ببينيد حزب از همان بدو تاسیسش تا کنون با اعضایش و با کادرهایش در داخل ایران حضور داشته و فعالیت کرده است. روشن است كه تشكيلات و كادرها و اعضاي حزب را به دليل شرايط خفقان هركسي نميتوانست ببيند. و نميبايست هم بتواند ببيند. اما كاركرد و تاثير آنها را ميشد و ميشود ديد. اگر كسي به رويدادها و مبارزات و مناسباتي که در همین چند سال اخیر در اوضاع سیاسی ایران جريان پيدا كرده و تاثيرات مهمي بر فضاي سياسي ايران گذاشته نگاهي كرده باشد، قطعا حضور حزب و شعارهایش را كه شاهدي بر وجود اعضا و دوستداران وسيع حزب است، در مناسبت های مختلف و حتي انعكاس آن را در روضه ها و خطبه ها و سخنان سران حكومت دیده است. حزب کمونیست کارگری ایران پرچم انقلاب و سوسیالیسم را برافراشت. شعارهای سرخ و رادیکال در اول مه ها، در هشت مارس ها و در شانزده آذر ها در دانشگاه ها همه و همه نشانگر حضور فعال حزب در داخل و شکل دادن به اوضاع متحول امروز است. خصوصا در دو سه ساله اخیر به یمن وجود کانال جدید، جایگاه و حضور و نفوذ حزب برای هر کسی قابل لمستر و محسوس است.

در دو ساله اخیر با روی آوری وسیعی از سوی انسانهای آزادیخواه به حزب روبرو بودیم. کانال جدید که ابزار رهبری این حزب رو به جامعه بود، از سوی مردم کانال انقلاب نام گرفت. مردم وسیعی که برنامه های ما را میدیدند، با حرارت و پرشور در مباحثات شرکت میکردند. و رژیم را به چالش میکشیدند و در جریان آن ما شاهد  وجود یک  جنبش قوی انسانی، سکولار، مدرن، علیه اعدام، علیه سنگسار، برابری طلب و آزادیخواهانه بودیم . و در جریان این مباحثات خیلی ها با این حزب و کمونیسم آشنا شدند. دور این حرب جمع شدند. مشتاق فعالیت و همکاری نزدیک با حزب شدند و بطور واقعی این سرفصل جدیدی بود در امر سازماندهی حزب در داخل ایران. از همین رو  برای ما نیز بیش از هر وقت سازماندهی به معنی سازمان دادن یک نیروی اجتماعی و توده ای که گرد حزب جمع میشوند تا متحد شوند و خود را از شر این رژیم رها کنند، معنی عملی پیدا کرد و بطور واقعی نیز باید به این مساله جواب میدادیم.

بنابراین ما بعنوان اولین و عملی ترین گام برای سازماندهی در حزب کمونیست کارگران ایران و فعالیت با آن، بر تشکیل “جمع های کانال جدید” تاکید کردیم. گفتیم دور کانال جدید جمع شوید و این جمع ها را در محلات و مراکز مختلف، در کارخانجات با همکارانتان و در میان اقوام و دوستانتان، در همه جا تشکیل دهید و  دوستان هر چه بیشتری را به دیدن برنامه های کانال جدید تشویق و علاقه مند کنید. گفتیم در جمع هایتان  بر سر مباحثی که در برنامه های این تلویزیون طرح میشود، بحث کنید و هم نظری بوجود بیاورید،  همه انسانهای آزادیخواه را به عضویت در حزب فراخواندیم و خواستیم که  آدرس تماس به ما بدهند، تا جدا از برنامه های تلویزیونی با دریافت نوشته ها و نشریات و اطلاعیه های حزب  بیشتر حزب خود را بشناسند. گفتیم این مباحث را بدرون جامعه ببرید. به فراخوان های این تلویزیون عمل کنید. سیاستها و شعارهایی که طرح میکنیم را به درون اعتراضاتتان ببرید. همه جا را با شعارهایی که کانال جدید طرح میکند پر کنید و شعار نویسی کنید. با این کانال همکاری کنید و برای آن اخبار و گزارش بفرستید. برای کانال جدید کمک مالی جمع کنید و غیره. تلاش ما در اين جهتهايي بود كه بطور خلاصه اشاره كردم.  و بطور واقعی نیز پاسخ گرفتیم. جمع های بسیاری شکل گرفتند. با ما تماس گرفتند و شروع به فعالیت کردند. و  متاثر از مباحثی که در کانال جدید طرح شده بود، رفتند و عمل کردند. بطوریکه خیلی جاها شنیدیم که از کانال جدیدیها صحبت بود. و انسانهای آزادیخواه همدیگر را با بحث هایی که در جامعه و در محافل و جمع ها بر پا میشد، پیدا میکردند.

بطور واقعی این تجربه ای جدید و سنتی نوین در امر سازماندهی بود. سازمانیافتن جنبش آزدیخواهی و صف انقلاب در بعدی اجتماعی و سیاسی حول کانال جدید که دیگر همه آنرا میشناسند. حول حزب کمونیست کارگری ایران.  طبعا در این میان انسانهای پیشرو، فعالین کمونیست و چپ، انسانهای رادیکال که همواره در صف جلوی مبارزه هستند، نقش تعیین کننده ای داشتند و پیشگام تشکیل چنین جمع هایی شدند. اين را هم همينجا تاكيد كنم كه گردآمدن حول کانال جدید ميشود گفت شروع کار سازماني ما در اين ابعاد جديد است. این جمع ها ظرفی است برای گرد آوردن نیروی عظیمی که دور حزب جمع شده است. و ما دست به كار ارتقاي اين جمع ها در شهرهاي مختلف شديم.

کاظم نیکخواه: منظورتان از ارتقاي اين جمعها چيست؟

شهلا دانشفر: جمعهاي دوستداران حزب كه از طريق كانال جديد به حزب روي آورده اند، به درجه اي سازمان دارند يا بهتر است بگويم سازمان پيدا كرده اند. اما وقتي از موضع يك حزب كه به تشكيلاتي منسجم و منضبط و محكم و در عين حال عميق و كمونيست و آگاه براي كاري بزرگ مثل انقلاب كردن و تحول دادن به جامعه نياز دارد، به مساله نگاه كنيم، اين ها هنوز پراكنده اند. انسجام ندارند و باید به سازمانی محکم و قدرتمند تبدیل شوند. چگونه باید این جمع ها را ادامه کار کرد؟ چگونه میتوان این صف را انسجام داد که بتواند به هدفی که اساسا برای تحقق آن حول حزب خود جمع و متحد شده اند برسند؟ بتوانند بویژه امروز که در کوران یک خیزش انقلابی در جامعه هستیم، نقش تاریخی خود را  ایفا کنند، این گام بعدی است که باید روشن میکردیم.

از اینرو ما بر روی ایجاد واحدهای حزبی در تمام شهرها تاکید کردیم. اعضای حزب را فراخواندیم که در تمام شهرها روابط خود را فعال کنند. به جمع ها و فعالیتهای خود سروسامانی دهند و هر جا که هنوز واحد حزبی خود را درست نکرده اند، دست بکارش شوند  و در حد توان خود کل مسایل شهر را پیش رویشان قرار دهند. همانطور که گفتم کانال جدید مثل توپخانه ای تبلیغی نیرو جمع میکرد و این نیرو باید در محل سازمان می یافت. و اینجا این وظیفه اعضا و کادرهای حزب بود که این نیرو را جمع و متشکل میکرد. بویژه در میان نیروی جدیدی که در این دوره جذب حزب شدند، اعضایی هستند که از توان و آگاهی بالایی برخوردارند و میتوانند نقش مهمی در سازماندهی و ارتقای جمع های تشکیل شده حول کانال جدید ایفا کنند. بنابراین توقع متناسبی بود که ما پیش روی اعضا و کادرهای حزب و  واحدهای حزبی در شهرهای مختلف قراردادیم  و از آنها خواستیم که به کمک این نیروی عظیم آزادیخواهی که جمع شده است و نیز با اتکا به صف قدرتمند چپ که هر روز در جامعه قویتر میشود، فضای شهرها را متحول کنند و وظایفی پایه ای را در دستورشان گذاشتیم. واحدهایی که خود بحث های حزب را دنبال میکنند. و اگاهگری و مبارزه علیه خرافات و تبعیض و نابرابری و متحد کردن صف آزادیخواهی و برابری طلبی امر هر روزه آنهاست. واحد هایی که یک کار مهم آنها کمونیست کردن و جذب اعضای جدید به حزب است و اعضای آن بخاطر دفاعشان از انسانیت و حقوق انسانی در میان مردم محبوبند. واحدهایی که خود را کمونیست میدانند و هر جا که اعتراضی است،  در صف مقدم اعتراض قرار دارند. واحدهایی که کار دائمی آنها متحد کردن مردم معترض حول خواستها و مطالباتشان در عرصه های مختلف اجتماعی است. و دائم در حال ایجاد انواع و اقسام تشکل برای متحد کردن این مبارزات هستند. واحدهایی که تلاش میکنند فضای سیاسی  شهرها را با تبلیغاتشان، با شعارنویسی و پخش تراکت و اطلاعیه های حزب و غیره دگرگون کنند.  واحدهایی که با انعکاس منظم مسایل شهر و محل فعالیت خود و اخبار اعتراضات مردم به حزب، امکان حضور، دخالت و عکس العمل بموقع آنرا  در مورد مسایلی که در محل میگذرد برای حزب فراهم میکنند. واحدهایی که بطور منظم نشست دارند و بر سر مسایل شهر و مسایل سراسری ای که میگذرد، بحث و برنامه ریزی میکنند و خود را برای مناسبتهای مختلفی که برای اعتراض پیش می آید و بسیج نیرو و رهبری و دخالت در آن آماده میسازند. واحدهایی که با کار خود جمع هایی که حول کانال جدید تشکیل شده اند را بخود نزدیک کرده و به آنها  انسجام میدهند. واحدهایی که جمع آوری کمک مالی را در محیط اجتماعی خود سازمان میدهند. اینها همه وظایف واحدهای حزبی در ایران است که از طریق اعضا و کادرهای حزب به پیش میرود.  واحد هایی که بطور واقعی ادامه فعالیت کانال جدید در محل است و امر سازماندهی در محل را متحقق میسازد.

بدین ترتیب بايد بگويم كه این واحد ها بدنه اصلی حزب در ایران را تشکیل میدهند که بسته به دایره نفوذ اجتماعی شان در سطوح محلی، شهری ، منطقه ای و سراسری نقش ایفا میکنند.

این بطور خلاصه نقشه ما برای سازماندهی در داخل ايران است. برای آن گامهایی برداشته ایم.  همانطور که اشاره کردم روی آوری به حزب وسیع بوده است. اما به لحاظ سازمانی هنوز کارهایی زیادی داریم تا به وضعیت مطلوب برسیم. روشن است شکل گیری و قوام یافتن چنین واحد هایی چه تحول بزرگی در موقعیت حزب و اوضاع سیاسی کل جامعه خواهد. بود  و ما برای آن تلاش میکنیم.

کاظم نیکخواه: شما در شرح وظایف و نقش واحدهای حزبی از نقش آنها در سازماندهی اعتراضات جاری صحبت کردید، بطور مشخص در این زمینه چه اشکالی از کار را در دستور کار این واحد ها گذاشته اید؟

شهلا دانشفر: ببینید بطور مثال ما تشکیل هسته های محلی را بعنوان یک شکل مهم سازماندهی اعتراضات مردم در محلات اعلام کردیم. هسته هایی که در خیلی از محلات نیز شکل گرفت و هم اکنون زمینه های تشکیل آن در سطحی سراسری و در تمام شهرها فراهم است. هسته هایی که اساسا از جوانان و انسانهای معترض در محلات شکل میگیرد و کار آن شکل دادن اعتراض و مبارزه در محل است. یک وظیفه فوری واحدهای حزبی  تلاش برای ایجاد این هسته ها در محلات است.

میدانید که حزب خواستهای فوری ای را اعلام کرد. خواستهایی که تحت عنوان “ده خواست فوری مردم” منتشر شده است. این وظیفه واحدهای حزبی است که مردم را  حول این خواستها و در اشکال مختلفی از نهادها و تشکلهای علنی متحد کنند و با این کار به مبارزات آنان تعیین بخشند و صف اعتراض آزادیخواهی را با خواستهایی روشن و سراسری سازمان دهند.

یا در کارخانجات ما بر روی اخراج نیروهای سرکوبگر بعنوان یک خواست فوری کارگران که مستقیما به شرایط خیزش انقلابی مردم مربوط است، تاکید کردیم. وظیفه واحد های حزبیست که در همه جا تلاش کنند که کارگران را حول این خواست متحد کرده و سازمان دهند. و برای برپایی و تثبیت مجامع عمومی کارگری در سطحی سراسری بعنوان ظرف اتحاد و اعمال اراده کارگران تلاش کنند. واقعیت اینست که حزب در تمام عرصه و بر روی مسایل اعتراضی مردم سیاست روشنی دارد و این وظیفه واحدهای حزبی است که مردم را در همه جا حول این سیاستها متحد کرده و سازمان دهند و خود  در راس انجمن ها و نهادهای مختلف اجتماعی در اعتراض علیه تبعیض علیه زنان، علیه اعدام و در دفاع از حقوق کودک و غیره و غیره باشند. و به این ترتیب در دل این فعالیت ها بیشترین نیرو را به حزب جذب کنند و وسیعترین نیرو را به اعتراض و مبارزه بکشانند و سازمان دهند. بویژه امروز ما شاهد این هستیم که مردم به بهانه های مختلف بیرون میآیند و اعتراض میکنند. واحدهای حزبی باید آماده باشند و هر جا که مردم بیرون هستند، آنها در صف مقدمش باشند و با شعارهای آماده ، به حرکت اعتراضی آنان سمت و سو دهند و در خیلی جا خود مبتکر برپایی این اعتراضات باشند. همین الان سال تحصیلی جدید شروع شده است. دانشگاه این سنگر انقلاب و آزادیخواهی باز میشود، واحدهای حزبی باید خود را برای دور جدیدی از اعتراضات در دانشگاهها آماده کنند. همینطور معلمان که خواستهایشان پاسخ نگرفته است و مترصد فرصت برای ادامه اعتراضاتشان هستند. جمعهاي حزبي باید در همه اين تحولات حساس باشند و فعالانه به اشكال مختلف و در سطوح مختلف دخالتگري كنند.

کاظم نیکخواه: يعني “جمعهاي حزبي” هرگونه كه خود تشخيص دادند در سطح جامعه عمل ميكنند؟ سازمان حزبي در اين ميان چه ميشود؟

شهلا دانشفر: ببينيد اين جمعها با ابتكار و دامنه نفوذ و توانايي كادرهاي موجودشان عمل ميكنند اما برای اینکه همه اینها به حزب و سازمانی محکم و قدرتمند تبدیل شوند تاکید ما ارتباط و تماس منظم با حزب است. تاکید ما گزارشدهی از فعالیت ها به حزب است. تاکید ما بردن سیاست های حزب به درون جامعه و داشتن بیشترین تبادل نظر با حزب و بیشترین هماهنگی در کارها و پیشبرد و گسترش فعالیت ها  در متن فعالیت وسیع اجتماعی آنست.

ما میخواهیم سازمانی قوی، مدرن و منضبط داشته باشیم و در شرایط سیاسی امروز این یک ضرورت فوری است و باید سریعا خودمان را به یک چنین کیفیتی برسانیم. در یک کلام سیاست سازماندهی ما امروز، سیاستی است در ادامه بحث حزب و جامعه منصور حکمت و ترجمه عملی آن در بحث های تعین بخشی و ابراز وجود علنی و اجتماعی چپ كه حمید تقوایی در مورد آن بحث كرده ميباشد. سیاست سازماندهی ما امروز باید  در انطباق با موقعیتی که امروز چپ و حزب در جامعه بدست آورده است و متناسب  با اوضاع پر تب و تاب سیاسی جامعه باشد و ما تلاش  داریم به این مساله پاسخ دهیم.  بنابراین می بینید که  الگوی سازماندهی ما با الگوهای کلاسیک چپ تا کنونی کاملا متفاوت است. از نظر ما امروز حوزه ها و واحدهای حزبی همان تبیین و تعبیری که  چپ از سازمانیابی حزبی داشت ندارند. ما از ایجاد سازمان حزبی در دل فعالیت سیاسی و اجتماعی و در دل تحولات سیاسی جامعه ، از سازمانی دخالتگر و در قلب جامعه سخن میگوییم.

کاظم نیکخواه: به اوضاع امروز برميگردم. اما بطور مشخص قبل تر ها در سياست سازماني حزب فرمولها و طرحهايي مثلا تحت عنوان “سازماندهي منفصل” يا “سازماندهي شانه اي”، و “سازمان هرمي” و امثال اينها مطرح ميشد. اين سياستها الان به چه شكلي در مي آيد؟

شهلا دانشفر: بله درست است اين سياستها را داشته ايم و الان هم بدرجه اي داريم. اما ميخواهم بگويم كه با توجه به اوضاع سياسي موجود و جايگاه حزب، امروز سوالاتی نظیر سازماندهی شکل “منفصل” و به اصطلاح “شانه اي” دارد يا هرمی، يك مقداري از اوضاع عقب تر است و برای بیان خصلت نوع سازماندهی حزبی در داخل ناکافی است. بویژه اینها  سوالات آن توده عظیمی که به حزب رو میاورند و میخواهند با این حزب فعالیت کنند نیست. آنها در جستجوی اشکال عملیتری از نوع فعالیت و کار با این حزب هستند.  اما در عین حال ما به این سوالات نیز پاسخ روشن داریم. پاسخ ما سیاسی است. پاسخ ما همانطور که اشاره کردم، ساختن حزب در متن یک فعالیت اجتماعی گسترده و در دل مبارزه  است. ضمن اینکه اگر بخواهم به این سوالها نیز پاسخ مستقیم بدهم، پاسخ من به روشنی اینست که سازماندهی ما به یک معنا منفصل است. به این معنا که رهبری سازماندهی حزبی در ایران،  از خارج کشور و توسط کمیته سازمانده و تحت رهبری حزب صورت میگیرد. چون خفقان و سرکوب جمهوری اسلامی امکان استقرار رهبری تشکیلات داخل در محل را نمیدهد و مستقر کردن آن در محل ممکن است کل سازمان حزب در داخل را به دام پلیس جمهوری اسلامی بیندازد و در هم بریزد. منفصل است به این معنا که همه واحدهای حزبی در داخل مستقیم در تماس با کمیته سازمانده حزب قرار دارند و حزب در شرایط کنونی هیچ فرد و یا واحدی را به واحد دیگری متصل نمیکند. اما این مساله بطور واقعی همانطور که بالاتر سعی کردم توضیح دهم، هیچ تاثیری بر دایره عمل و ابتکار اعضای حزب در داخل و گسترش ارتباطات و حوزه کار آنها ندارد. چرا که جمع های حزبی در دل فعالیتی سیاسی و اجتماعی به هر اندازه که فعالیت داشته باشند رشد میکنند و جلو میروند.  نیرو جذب میکنند و بزرگ میشوند. و میتوانند و باید نیروهایی که جذب خود کرده اند را بصورت جمع های حزبی سازمانداده و آنها را پیرامون خود داشته باشند و رشد دهند. به عبارت روشنتر سازماندهی ما در داخل،  همانطور كه گفتم در دل یک فعالیت سیاسی، اجتماعی، دخالتگر و وسیع انجام میگیرد و این اتفاقا وسیعترین تمرکز و ارتباط را حول خود بوجود میاورد. اما ارتباطی اجتماعی و طبيعي که با گسترش خود صف آزادیخواهی را شکل میدهد و جلو میرود.  این در واقع سازماندهی انقلاب است. سازماندهی صف آزادیخواهی و صف قدرتمند حزبی است که میخواهد قدرت سیاسی را بگیرد.

در چنین شکلی از سازماندهی طبیعتا شخصیت ها، رهبران عملی  و چهره های محبوب اجتماعی جای کلیدی و مهمی دارند و طبیعی است که جای آنها در این حزب است و حزب تلاش دارد آنها را وسیعا به حزب جذب کند.  رهبرانی که همواره حول خود نیروی اجتماعی وسیعی  دارند. و به اعتبار نفوذ و موقعیتشان در هر  حرکت و مبارزه ای این نیروی بزرگ  را  با خود همراه میکنند و عملا بر قطب بندی مبارزاتی در جامعه سرعت داده و میتوانند فضا را به نفع چپ و رادیکالیسم تغییر دهند. طبیعی است، در شرایط کنونی اعضایی که در چنین موقعیت اجتماعی قرار داشته باشند، بدلیل موقعیت علنی مبارزه شان امکان شرکت مستقیم در جمع های حزبی را ندارند، اما مهم است با حزب در ارتباط باشند. مباحث حزب را دنبال کنند و با استفاده از  نفوذ و موقعیت  اجتماعی خود بکوشند که  رادیکالیسم خود و حزبشان را به درون جامعه ببرند.  بدون شک چنین اعضایی در شرایط پیشروی بیشتر جنبش انقلابی و فلج شدن نیروی سرکوب رژیم، همان رهبرانی خواهند بود که جلوی صحنه علنی مبارزه خواهند آمد و  به اعتبار سالها اعتراض و مبارزه شان محبوب و در قلب جامعه قرار دارند. چهره های شناخته و محبوبی که منتخب و سخنگوی بخش از وسیعی از مردم خواهند بود.

کاظم نیکخواه: فكر ميكنم به اين سوال كه در اوضاع پرتحول سياسي كنوني چه تغييري در سياست سازماني حزب ايجاد شده، در متن پاسخهاي قبلي تان پاسخ داديد. اما بطور مشخص تر آيا ميتوانيد بگوييد شرايط انقلابي كنوني چه تاثيري بر سياست سازماني حزب گذاشته؟

شهلا دانشفر: همانطور که اشاره کردید من به نوعی به این سوال شما در سوالات قبلی پاسخ دادم. اما این سوال شما به من فرصت میدهد که خلاصه و لب کلام را در چند جمله توضیح دهم. من بر سازماندهی حزبی در دل مبارزه و یک فعالیت اجتماعی و سیاسی تاکید کردم. حال که جامعه ای دارد از اعتراض می جوشد، در شرایطی که در شروع انقلابی هستیم که جامعه میخواهد خود را از شر این رژیم رها کند، معنی عملی پیشبرد امر سازماندهی در شرایط انقلابی کنونی یعنی اینکه واحدهای حزبی ما درتمام شهرها ، در تمام محلات و همه مراکز کاری باید تلاش کنند که  فضای سیاسی را بدست گیرند. تلاش کنند  از هر فرصتی استفاده کنند و صف اعتراض مردم را حول خواستهای فوری شان متحد کنند. میخواهم بگویم که عملا در دل اين فعاليت سياسي و انقلابي است كه سازمان حزب رشد و قوام پيدا ميكند و بسياري از دوستداران حزب به سطح عضو و كادر ارتقا پيدا ميكنند. بعبارت ديگر ساختن سازمان حزب و ارتقاي دوستداران حزب، همزمان با سازمان دادن مبارزه و اعتراض توده اي مردم! اينها از نظر ما بايد در اعتراضات هر روزه مردم بطور سازمانیافته شعارهای حزب را به درون مردم ببرند و سازمانده اعتراضات باشند. بنابراین پیشبرد سازماندهی حزبی در متن مبارزات مردم بطور طبیعی در شرایط انقلابی کنونی ابعاد و جایگاه و شكل متفاوتی پیدا میکند. اینها انتظارات غیرواقعی ای نیست. اینها کاملا ممکن است چون همانطور که پیشتر نیز اشاره کردم در دو سه ساله اخیر  جایگاه و موقعیت حزب در میان مردم متفاوت شده و روی آوری به حزب بیشتر است. این را در برنامه های مستقیم کانال جدید و بینندگان بسیاری که می آمدند و تماس میگرفتند و میگفتند میخواهند با حزب فعالیت داشته باشند و راه نجاتی جستجو میکردند به روشنی دیدیم. دوم اینکه در شرایط انقلابی کنونی مردمی که به خیابانها  آمده اند تا خود را از شر این رژیم رها کنند، دیگر به راحتی به خانه ها برنمیگردند و  این مردم آماده تر از هر زمانند برای  اینکه گرد حزبی جمع شوند که حرف دل آنها را بیان میکند. و این خود شرایط را برای فعالیت و سازماندهی حزبی در ایران  مهیا تر کرده است. بنابراین باید شرایط را دریافت. اوضاع خطیر است و واحدهای حزبی در این شرایط نقش بسیار مهمی در هدایت، سازماندهی و متشکل کردن مبارزات مردم دارند.

کاظم نیکخواه: متشكرم

انترناسيونال ٣١٥، ٣ مهر ٨٨*